قلمرو طاهریان
اوضاع سایر ایالات ایران در دورة طاهریان
گذشت که در فرمان مأمون به طاهر، حکومت تمامِ مشرق اسلامی به وی واگذار شد.طبعا در تمامی این مناطق، طاهر فرمانروایانی داشته است. از جمله نزدیکترین آنهابه خراسان، دیار سیستان است. طاهر حکومت این ناحیه را به فرزندش طلحه سپردواو نیز در دورههای مختلف، حاکمانی برای آن منطقه میفرستاد.
خوارج سیستان بسیار قوی بودند وبارها حاکم آن ناحیه را از سیستان بیرونکردند. زمانی حمزة خارجی فرماندهی آنها را داشت وپس از آن که به تعبیر «تاریخسیستان» در سال 213 فرمان یافت ـ یعنی درگذشت ـ آنها با شخصی به نام ابواسحاق جاشنی بیعت کردند. او با غارتگریهای آنها مخالفت کرد وآنها مجبور شدند باابوعوف نامی بیعت کنند. کرّ و فرّ خوارج گه گاه در جهت دفاع از مردم بودوروزگاری، باعث آشوب ونا آرامی. به همین دلیل، مردم نیز در حمایت از آنها یادولت طاهری دو دل بودند. عاقبت عیّاران، به رهبری یعقوب لیث، با جذبحمایت مردم، توانستند برای مدتی نام سیستان را در تاریخ ایران پرآوازه کنند. بعداز این، به دولت آنها خواهیم پرداخت.
یکی از مناطق مهمی که حد فاصل خراسان وعراق بود، منطقة جبال بود. در ایناستان نیز شهرهای مختلفی وجود داشت که مهمترین آنها ری بود. حاکمان اینشهر، نوعا از طرف طاهریان تعیین شده ودر برخی اوقات افرادی از خود خاندانطاهری بودند. اسحاق بن ابراهیم بن مصعب، عموزادة طاهر ونیز محمد بن علیبن طاهر، از جمله حاکمان شهر ری بودند. همچنین گفته شده است که حسین بنطاهر بن عبدالله بن طاهر، در سال 262 به عنوان حاکم استان جبال منصوب شد.
شهر قم از دیگر شهرهای جبال بود که به دلیل حضور طایفة عرب اشعری کهمذهب شیعه داشتند، بهطور مداوم در برابر امیران عباسی میایستاد. البته دلایلی کهدر کتابهای تاریخی آمده، حاکی از آن است که مشکل مردم، گرفتن خراج بی حدوحصر از آنها بوده است. داستانهای مفصلی در این باره در کتاب تاریخ قمآمدهاست.
در سال 210 هجری، مردم قم مأمون را از خلافت خلع کردند که با آمدن سپاهعباسی شهر تصرف شد ومبالغ زیادی به عنوان خراج از مردم گرفته شد. علی بنهشام حاکم قم وبرخی مناطق دیگر، به قدری ظالم بود که در سال 217 مأمون فرمانقتل او را صادر کرد. دربارة قم خبر دیگری هم از سال 254 هجری هست که مُفْلحترکی به این شهر حمله کرد وشمار زیادی از مردم را کشت.
شهر کرج ـ در نزدیکی اراک کنونی ـ از شهرهای تازه تأسیسی بوده که در اوایلقرن سوم هجری بنا نهاده شد. بنیادگذار این شهر، قاسم بن عیسی معروف به ابودُلَفعِجْلی (م 225 یا 226) است. وی همراه طایفهاش بنیعجل در عراق عجم سکونتگزید ودر تحولات سیاسی این دوران نقش فعالی به عهده گرفت. به همین دلیلشهر مزبور را کرج ابودُلَف مینامند.
فرزندان ونوادگان ابودلف از رجال مشهور سیاسی وعلاقمند به ادب وفرهنگبودند. عبدالعزیز بن ابیدلف و احمد ـ فرزند عبدالعزیز ـ از چهرههایی هستند کهزمانی امارت کاشان، اصفهان وبرخی دیگر از شهرهای جبال را در قرن سومداشتهاند. شاعران زیادی از جمله ابوتَمّام ودِعْبِل از وی ستایش کردهاند کهاشعارشان برجای مانده است. او به علویان نیز علاقة زیادی داشت وبه آنانکمکمیکرد.
ولایت فارس نیز در اختیار طاهریان بود واز امرای آن در این دوره ابراهیم بنمصعب بن حسین ومحمد بن اسحاق بن ابراهیم طاهری هستند. میان این افراد کهعموزادههای طاهر بودند، نزاع واختلاف بود؛ اما به هر روی منطقة مزبور هر ازچندی میان آنها دست به دست میشد.
آذربایجان در این سالها، سخت گرفتار شورش بابک خرّم دین بود که در دفترنخست دربارة آن سخن گفتیم.